گزيده اي از سخنان گهربار امام حسين عليه السلام
مذهبی ، فرهنگی و اجتماعي ، سیاسی
به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 132
بازدید دیروز : 352
بازدید هفته : 715
بازدید ماه : 699
بازدید کل : 63320
تعداد مطالب : 121
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

//Ashoora.ir|Moharam Ends مهدویت امام زمان (عج)

آمار مطالب

کل مطالب : 121
کل نظرات : 4

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 132
باردید دیروز : 352
بازدید هفته : 715
بازدید ماه : 699
بازدید سال : 6071
بازدید کلی : 63320
گزيده اي از سخنان گهربار امام حسين عليه السلام

 امام حسین (عليه السلام) : ای پسر آدم همانا تو مانند روزگاری ، هر روزی که بر تو بگذرد قسمتی از عمرت کاسته و کم میگردد.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 98

امام حسین (عليه السلام) : هرکس زبانش راستگو باشد کردارش پاکیزه باشد و هرکس نیت خیر داشته باشد روزیش فراوان گردد و هرکس با زن و بچه اش خوشرفتار باشد عمرش طولانی شود.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 323

امام حسین (عليه السلام) : فقیران و تهی دستان مومنان چهل سال زودتر از ثروتمندان وارد بهشت میشوند ، امام (عليه السلام) برای درک بیشتر این موضوع مثالی را هم بیان فرمودند : مانند دو کشتی که از گمرک می گذرند ، مامور وصول گمرک به آن دو کشتی نگاه میکند و یکی از آنها را پر از بار می بیند و دستور می دهد آنرا نگه دارید.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 370

امام حسین (عليه السلام) : ایمان بنده مومن کامل نمیشود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد : 1.اخلاقش نیکو باشد ، 2.بخشنده باشد ، 3.از گفتن حرفهای زیادی خودداری کند ، 4.زیادی مالش را انفاق کند.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 454

امام حسین (عليه السلام) :
در حال رفتن به کربلا فرمودند : من مرگ را نمی بینم جز سعادت ، و زندگی با ستمگران را نمی بینم مگر ستوه و بی قراری.  تحف العقول صفحه 176

امام حسین (عليه السلام) در حال رفتن به کربلا فرمود : این دنیا تغییر کرده و منفور شده است ، خوبیهایش رفته ، و باقی نمانده از دنیا مگر ته مانده ای همچون کاسه ای که در ته آن مختصری بماند.مختصر زندگی بی ارزشی همچون چراگاه خطرناک ، مگر شما مشاهده نمی کنید که به حق عمل نمی کنند و از باطل گریزان نیستند ، باید مومن دل به دیدار پروردگار خود ببندد در حالی که طالب حق است.من مرگ را جز حیات و زندگی نمی بینم و زنده ماندن با ستمگران را جز بدبختی ، مردم بنده دنیایند و دین بر سر زبانهای آنها آویزان است  آن را می چرخانند بر محور زندگی خود ، وقتی به وسیله بلا آزمایش شدند دین داران کم خواهند بود ( دین لقلقه زبانشان است و در مواقع آزمایش الهی دین ندارند ).  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 109 )

امام حسین (عليه السلام) : امام (عليه السلام) به مردی که غیبت شخصی را در نزد آنجناب می کرد فرمود : از این کار خودداری کن ، غیبت و بدگویی پشت سر دیگران ، خوراک سگهای جهنم است.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 109 )

امام حسین (عليه السلام) : گروهی خدا را می پرستند به جهت آرزوی بهشت ، این عبادت تاجران است ، گروهی خدا را میپرستند از ترس جهنم ، این عبادت بردگان است ، گروهی خدا را میپرستند به شکرانه نعمتهایش ، این عبادت آزادمردان است و این بهترین عبادت است.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 110 )

امام حسین (عليه السلام) : عقل کامل نمی شود ، مگر به پیروی حق.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 116 )

امام حسین (عليه السلام) : درس دادن علم موجب پیدا شدن معرفت میشود و طول تجربه عقل را افزایش می دهد ، شرافت تقوی است ، و قناعت آسایش بدنهاست ، هرکه تو را دوست داشته باشد ( از کار ناپسند ) تو را باز میدارد ، و هرکه با تو دشمن باشد فریبت می دهد ( و به گناه تشویقت میکند ) بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 117 )

امام حسین (عليه السلام) : به ابن عباس فرمود : درباره چیزی که به تو مربوط نیست سخن مگو ، زیرا می ترسم به گناه دچار شوی ، درباره چیزی که مربوط به تو است نیز صحبت مکن ، مگر بدانی جای صحبت کردن است ، بسا از گویندگان که به حق سخن گفته اند ولی سرزنش شده اند. با دو کس بحث و جدال مکن ، شخص حلیم ، و شخص نادان . حلیم تو را عصبانی میکند و نادان اذیتت میکند ، در پشت سر برادر مومن خود همان چیزی بگو که دوست داری او پشت سر تو بگوید. چنان عمل کن همانند کسی که میداند از جرائمش بازخواستش میکنند و پاداش کارهای نیکش را میدهند. بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 116 )

امام حسین (عليه السلام) :
مردی از اهالی کوفه در ضمن نامه ای به حضرت امام حسین (عليه السلام) نوشت : مولای من بفرمایید خیر دنیا و آخرت چیست ؟ حضرت حسین (عليه السلام) در جواب او نوشت : بسم الله الرحمن الرحیم ، هرکس جویای رضای خدا باشد ( مردم با او خشمگین میشوند ) و خداوند به جای مردم کارهای او را اصلاح میکند ، و هرکه جویای رضای مردم باشد و ( با به خشم آوردن خدا ) خداوند او را به مردم واگذار میکند. ( و مردم او را وا می گذارند ).   بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 115 )

امام حسین (عليه السلام) : مردی به خدمت امام حسین (عليه السلام) رسید و گفت : من شخصی گناهکار هستم که نمی توانم خود را از معصیت نگه دارم ، مرا پند و اندرزی بده ، حضرت حسین (عليه السلام) فرمود : پنج کار را انجام مده بعد هر گناهی مایلی بکن : 1.از رزق و روزی خدا نخور هر گناهی مایلی بکن . 2. از ولایت خدا خارج شو هر گناهی می خواهی بکن . 3. جایی را پیدا کن که خدا ترا نبیند هرچه می خواهی بکن . 4 . وقتی ملک الموت برای گرفتن جانت ( قبض روحت ) آمد جلوگیری از او بکن . 5 . وقتی مالک دوزخ تو را داخل جهنم کرد داخل نشو هرگناهی مایلی انجام ده.   بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 115 )

امام حسین (عليه السلام) : بپرهیز از اینکه کاری انجام دهی که مجبور شوی عذر خواهی کنی از آن ، زیرا مومن خطا نمی کند تا معذرت بخواهد ، اما منافق پیوسته هر روز خطا میکند و معذرت میخواهد.   بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 112 )

امام حسین (عليه السلام) : سلام کردن هفتاد ثواب دارد که شصت و نه ثواب آن متعلق به کسی است که سلام میکند و یک ثواب متعلق به کسی است که جواب سلام را میدهد.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 112 )
امام حسین (عليه السلام) : بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.  تحف العقول صفحه 253
امام حسين (عليه السلام) : در ضمن دعاي عرفه عرض مي‌كند : خدايا ، مرا از تمام اعضا و جوارحم بهره ‌مند فرما و چشم و گوش مرا وارث من قرار ده ، يعني تا موقع مرگ مرا از كوري و كري و نقص عضو محفوظ بدار. الحديث جلد 2  صفحه 26
مردي به حضرت امام حسين (عليه السلام) گفت : بنشينيد تا با هم در موضوع دين مناظره و بحث كنيم، حضرت فرمود: من به دين خود بينا هستم و هدايت الهي بر من آشكار است، اگر شما از دين بي‌اطلاعيد، خود در طلب آن برويد و بياموزيد. سپس فرمود: مرا با  مراء و خصومت چكار؟ اين شيطان است كه در ضمير آدمي وسوسه مي‌كند و مي‌گويد با مردم در امر دين مناظره كن و بحث نما تا درباره‌ات گمان ناتواني و ناداني نبرند. الحديث جلد 2  صفحه 52

عیاشی و دیگران روایت کرده اند که روزی امام حسین (عليه السلام) به جمعی از فقرا گذشت که عباهای خود را روی زمین انداخته بودند و نان خشکی در پیش داشتند و می خوردند چون حضرت را دیدند او را دعوت کردند به سر سفره ، حضرت از اسب خویش فرود آمد و فرمود خداوند متکبران را دوست نمی دارد و نزد ایشان نشست و با ایشان غذا تناول فرمود ، به فقرا گفت من چون دعوت شما را اجابت کردم شما نیز دعوت مرا اجابت کنید و ایشان را به خانه برد و به جاریه خویش فرمود که هرچه برای مهمانان عزیز ذخیره کرده ای حاضر ساز و ایشان را ضیافت کرد و انعامات و نوازش کرده.  منتهی الآمال جلد 1 صفحه 342

در مقتل خوارزمی و جامع الاخبار روایت شده است که مردی اعرابی به خدمت امام حسین (عليه السلام) آمد و گفت یابن رسول الله (صلي الله عليه و آله) ضامن شده ام ادای دیت کامله را و ادای آنرا قادر نیستم ، لاجرم با خود گفتم که باید سوال کرد از کریمترین مردم و کسی کریمتر از اهل بیت رسالت (صلي الله عليه و آله) گمان ندارم ، حضرت فرمود ای برادر عرب من سه مسئله از تو می پرسم اگر یکی را جواب گفتی ثلث آن مال را به تو عطا میکنم و اگر دو سوال را جواب دادی دو ثلث مال خواهی گرفت و اگر هر سه را جواب دادی تمام آن مال را عطا خواهم کرد ، مرد اعرابی گفت یا بن رسول الله چگونه روا باشد که مثل تو کسی که از اهل علم و شرفی از این فدوی که یک عرب بدوی بیش نیستم سوال کند ، حضرت فرمود که از جدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شنیدم که فرمود : المعروف بقدر المعرفته ، باب معروف و موهبت به اندازه معرفت به روی مردم گشاده باید داشت ، مرد اعرابی عرض کرد هرچه خواهی سوال کن اگر دانم جواب می گویم و اگر نه از شما فرا می گیریم (( ولا قوة الا الله )) حضرت فرمود که افضل اعمال چیست ؟ گفت ایمان به خدای تعالی.حضرت فرمود : چه چیز مردم را از مهالک نجات می دهد ؟ مرد اعرابی گفت توکل و اعتماد بر حق تعالی.امام فرمود : زینت آدمی در چه چیز است ؟ مرد اعرابی گفت علمی که به آن عمل شود.حضرت فرمود : اگر به دین شرف دست نیابد ؟ عرض کرد مالی که با مروت و جوانمردی باشد.حضرت فرمود که اگر این را نداشته باشد ؟ گفت فقر و پریشانی که با آن صبر و شکیبایی باشد.حضرت فرمود اگر این را نداشته باشد ؟ مرد عرض کرد صاعقه ای از آسمان فرود بیاید و او را بسوزاند که او لیاقت غیر این را ندارد.پس حضرت خندید و کیسه ای که هزار دینار طلای سرخ داشت نزد او گذاشت و انگشتری عطا کرد او را که نگین آن دویست درهم قیمت داشت و فرمود که با این طلاها دِین خود را بده و این خاتم را در نفقه خود صرف کن. مرد اعرابی آن طلاها را برداشت و آیه مبارکه را تلاوت کرد : (( الله اعلم حيث يجعل رسالته )) {خداوند داناتر است به اينكه رسالتش را در كدام خانواده قرار دهد}.  منتهی الآمال جلد 1 صفحه 344

 حضرت امام حسين (عليه السلام) : عبادت ‌كنندگان سه گروهند: 1- گروهي خداوند را به انگيزه رسيدن به پاداش و دست‌يافتن به نعمتهاي نامحدودش عبادت مي‌كنند، اين دسته از عبادت‌كنندگان مانند سوداگران سودجو است. 2- بعضي خداوند را از ترس عذاب مي‌پرستند و عبادت مي‌كنند كه اين دسته از عبادت‌كنندگان در خور بردگان زرخريد است. 3- و كساني هستند كه خداوند را به منظور شكرگزاري و انجام يك وظيفه انساني پرستش مي‌نمايند ( خداوندا من تو را عبادت مي‌كنم چون لايق پرستش و عبادت هستي ) اين دسته از عبادت‌كنندگان عبادت انسان‌هاي احرار و آزادگان است و چنين عبادتي افضل و برتر از تمام عبادات است. الحديث جلد 3 صفحه 276

 از حضرت ابى عبد اللَّه روايت شده خدا بحضرت عيسى وحى فرستاد كه اى عيسى از ترس من گريه كن دل خود را خاشع ، بدنت را خاضع گردان و ديدگانت را سرمه حزن و اندوه بكش در آن هنگام كه مردمان بيخبر خنده ميكنند بر فراز قبرستان بايست و مردگان را با صداى بلند بگو كه منهم بشما ملحق ميشوم شايد از آنان پند بگيرى‏.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 231

از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السلام روايت شده كه هر گاه يكى از شما اراده كند هر آنچه را كه از خدا بخواهد باو داده شود اميدش را بايد از مردم قطع كند تا بآن برسد هر گاه اين مطلب را فهميد از خدا هم چيزى طلب نمی ‏كند مگر اينكه به او داده شود.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 258

حضرت ابى عبد اللَّه فرموده كه خوبيهاى دنيا و آخرت اين است پيوند خويشاوندى كنى با كسى كه از تو قطع رابطه كرده و به بخشى بكسى كه ترا نااميد نموده و درگذرى از كسى كه بتو ستم كرده.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 327

  حضرت ابى عبد اللَّه فرمود آيا ميدانيد شحيح كيست؟ عرضكردم بخيل است.
فرمود شحيح از بخيل سخت‏ تر است زيرا بخيل از مال خودش بخل می ‏ورزد ولى شحيح بر مال مردم هم بخل می‏كند ، بالاتر از اينكه هر چه در دست مردم مي بيند آرزو ميكند كه خدا به او بدهد از حلال و حرام هيچ گاه سير نميشود و به آنچه خدا روزيش داده قناعت نمی ‏كند.
و از براى بخيل سه نشانه است از گرسنگى هراس دارد و از فقيرى كه رو به او می ‏آورد بيم دارد و با زبان به برادرانى كه چيزى انفاق ميكنند مرحبا ميگويد ،
و براى سخى ( سخاوتمند ) نيز سه نشانه است ، بخشش بعد از اينكه قدرت جبران دارد، خارج كردن زكاة مال، دوست داشتن انفاق‏.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 334
منبعm-farhangi.iut.ac.i



تعداد بازدید از این مطلب: 939
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود